رمان ایرانی

نویسنده: 
محمدی ضیائی
سال چاپ: 
۱۳۹۵
فرهاد جوانی تحصیل کرده و فردی خوش‌قیافه و خوش‌لباس است که تا اندازه‌ای نیز دارای اعتقادات و پایبندی‌های مذهبی است. او که برای گذراندن یک دوره‌ی تخصصیِ کوتاه‌مدت و مربوط به رشته‌اش به کشـور آلمان سفـر کرده است، در آنجـا خـواسته و ناخواسته با کسانـی دوست شده و رابطـه برقـرار  می‌کند. این ارتباط زمینه‌ای می‌شود تا او که تجربه‌ی چندانی در عشق ندارد، عاشق شود و منجر گردد تا اتفاقات و ماجراهایی برای وی بوجود آید. از طرفی فرهاد، دوران کودکی سختی داشته، پدرش را در یک سانحه‌ی اتومبیل از دست داده ولی بعدها متوجه می‌شود که تصادف پدرش در اصل ساختگی بوده و ...  
نویسنده: 
مریم حیدری سگوند
سال چاپ: 
۱۳۹۱
چنین گفتند: در شبی سرد و تاریک او میان برف‌ها نشسته و با چشمان نافذش به تاریکی خیره شده است. در تمام طول شب او بی حرکت و در سکوت خیره به نقطه‌ای در تاریکی مانده است. صبح هنگامی که پرستار متوجه حال بیمار می‌شود، کنارش می‌رود، اما با چهره بی جان و کرخ شده سمیه روبرو شده، که از شدت سرما جانش را از دست داده است. آنان نمی‌دانند تاریکی برای سمیه روشنایی بود، به سوی ابدیت آن‌جا که عشقی شوم سرنوشت دیگران را به نابودی کشاند.
نویسنده: 
فرنوش گاراژچی
سال چاپ: 
۱۳۹۰
کتاب حاضر مشتمل بر دو داستان، با موضوع عاشقانه و با عنوان‌های «از تو تا عشق» و «یلدا» است، داستان «یلدا» ماجرای دختری است که در آغاز جوانی عشقی ناکام را با پسری به نام «حامد» تجربه می‌کند. بعد از مدّتی، او با تصمیم بزرگترها با پسرعمّة خود «امیر» ازدواج می‌کند. یلدا که هنوز آمادگی متعهد شدن ندارد با رفتارهای خود باعث آزار و اذیت امیر می‌شود. او با وسوسه‌ها و حرف‌های نابخردانة دوستان خود هر روز از امیر فاصله می‌گیرد. تا اینکه در شبی امیر بر اثر سکتة مغزی بیهوش شده و برای مدّتی به کما می‌رود. عشق در دل یلدا بیدار شده و با دعاهای او امیر دوباره به زندگی باز می‌گردد. این‌بار یلدا که به ارزش و انسانیت امیر پی برده، از کارهای گذشته نادم شده و زندگی جدید و سرشار از محبّت را با امیر آغاز می‌کند.
نویسنده: 
ناهید حافظی
سال چاپ: 
۱۳۹۰
«خزان» دختری دبیرستانی است و تحقیقی در درس ادبیات دربارة واقعیات زندگی دارد. او در فصل پائیز، از پشت پنجرة خانه، پیرمردی را می‌بیند که مدّتی روی صندلی نشسته و با خود زمزمه‌هایی می‌کند و سپس می‌رود. «خزان» کنجکاو است که راز زندگی پیرمرد را بداند. روزی پیرمرد در محل همیشگی از پای می‌افتد و پدرِ «خزان» او را به خانه می‌آورد و «خزان» که مدّت‌ها در انتظار صحبت کردن با پیرمرد بوده، از این واقعه هیجان زده شده و قصّة زندگی پیرمرد که نام وی «علی‌اکبر دهقان» است و قصة عشق پرشور او به «طلعت» و ظلم ارباب و تغییر مسیر زندگی «علی‌اصغر دهقان» و «طلعت» را می‌شنود. در پایان، «خزان» شاهد وصال «علی‌اکبر دهقان» و «طلعت» و سرانجام مرگ آن‌ها و دفن آن‌ها در کنار هم در آبادیشان است.
نویسنده: 
حسین یوسفی
سال چاپ: 
۱۳۸۹
عروس زنگیان یک رمان تاریخی است.این داستان بدون پیش‌داوری‌های تاریخی بوده و صرفا بیان کننده اتفاقات و حوادث بسیار تلخی است که در طی سال‌های ۲۵۵ هجری(۸۶۹ میلادی) تا ۲۷۰ هجری قمری (۸۴۴ میلادی) در گوشه‌ای از سرزمین خوزستان و نواحی جنوبی آن (کشور‌های همسایه و همجوار ایران) رخ داده است،در این قیام خونین پانزده ساله تعداد بیشماری از انسان‌های رنج دیده به کام مرگ فرو رفتند.
نویسنده: 
افروز وثوق‌پور
سال چاپ: 
۱۳۸۸
همان‌طور که به غروب خسته دریا چشم دوخته بود گفت:گمان نمی‌کردم عشق،زندگی آدم ها را چنین دگرگون کند. وقتی مادر عکس‌های تو رو برایم می‌فرستاد کشش خاصی نسبت به تو احساس می‌کردم طوری که روزهای آخر بازگشتم به ایران سنگینی زمان رو به سختی تحمل می‌کردم...
اشتراک در رمان ایرانی